امروز با فاطمه داشتیم رودکی رو میرفتیم سمت متروی نواب، یهو مهدی صدام کرد!
اصلا باورم نمیشد! پرت شدم به خاطرات 4 سال پیش ...
چقدر حرف داشتم که باهاش بزنم...
از اون موقع همش توی ذهنم باهاش حرف میزنم :( چقدر دلم براش تنگ شده بود :( چقدر عوض شده بود :(
امروز خیلی عجیب بود...
- ۹۸/۱۰/۰۸